اجلاس اکو

این روزها اخباری از سوریه مبنی بر تجمعات اعتراضی علیه نظام حاکم به‌گوش می‌رسد. مسئله اصلی معترضان گویا اقتصاد است و به نظر می‌رسد، دمشق هم مانند تهران گرفتار آثار قهر غرب شده است.

روابط راهبردی با ریشه‌های تاریخی/ همزمان با انتشار برخی اخبار از اعتراضات در سوریه بررسی کرده‌ایم

به گزارش قدس آنلاین، قدمت روابط ایران و شامات به زمان ساسانیان برمی‌گردد. در دوران معاصر نیز روابط ایران و سوریه باوجود فراز و فرود مقطعی، حسنه و پایدار بوده است.

در سال‌های ابتدایی استقلال سوریه از فرانسه (۱۹۴۶ میلادی) روابط ایران و سوریه چندان گسترده نبود. رژیم شاه در سال۱۹۵۰ رژیم صهیونیستی را به صورت دوفاکتو (موقت) به رسمیت شناخت و همین مسئله موجب افزایش خصومت کشورهای عربی با ما شد که در نتیجه آن سفارت ایران در دمشق (۱۹۶۰میلادی) تعطیل شد.

اما پس از قیام افسران سوریه در ۱۹۶۱ ایران از این کودتا استقبال کرد و سفیر کبیر خود را به دمشق فرستاد. در سال ۱۹۶۳ حافظ اسد علیه نظام افسران کودتا کرد و روابط با ایران دوباره به پایین‌ترین حد خود رسید. اما پس از آنکه ژنرال حافظ اسد در سال ۱۹۷۱ به‌عنوان رئیس‌جمهور سوریه، دولت را در دست گرفت فصل جدیدی از روابط میان دو کشور رقم خورد.

در سال ۱۹۷۳با کمرنگ شدن پان‌عربیسم در سوریه روابط اسد با پهلوی توسعه یافت.  پس از پیروزی انقلاب اسلامی بهبود روابط عمق بیشتری یافت. هرچند شروع روابط ایران و سوریه بیشتر امینتی بود، اما به‌تدریج با گسترش این روابط ، جبهه جدیدی در مقابل دشمنان مشترک تشکیل شد.

سوریه تنها کشوری است که همواره در مقابل اسرائیل ایستاده و مهم‌ترین اشتراک نظر تهران- دمشق بر ذیل مسئله فلسطین است. رهبر معظم انقلاب در ۶ بهمن ۷۹ تأکید کردند مواضع‌ سوریه‌ در قبال‌ مسئله‌ فلسطین‌ در زمان‌ مرحوم‌ حافظ اسد و بعد از وی‌ همواره‌ «مستحکم‌، قاطع‌ و شرافت‌آمیز» بوده‌ است.

سوریه بر خلاف کشورهای عربی دیگر در زمان جنگ تحمیلی کاملاً در کنار ایران ایستاد. یکی از دلایل حمایت سوریه از ایران در جنگ تحمیلی، گسترش اختلافات عراق و سوریه از یک سو و شروع اختلاف میان سوریه و ترکیه از سوی دیگربود که نیاز به حمایت ایران داشت. حمایت دو کشور در مواقع بحران از یکدیگر سبب شده همگرایی ویژه در مواضع دو کشور اتفاق افتد.

پس از مرگ حافظ اسد و انتخاب بشار به‌عنوان رئیس‌جمهور، روابط دو کشور درهاله‌ای از ابهام قرار گرفت. اما درست در زمانی که کسی فکر نمی کرد، بشار توانست حتی روابط خود را با تهران توسعه بخشد. بعد از ۱۱ سپتامبر زمانی که تلاش‌های آمریکا به مقابله با جبهه مقاومت معطوف شد، ایران تمام قد در کنار دمشق ایستاد و حتی پس از بحران ایجاد شده برای سوریه توسط داعش ایران حمایت همه‌جانبه خود را از این کشور قطع نکرد.

در فروردین ۱۳۹۱ زمانی که امیرعبداللهیان در وزارت خارجه معاون عربی و آفریقایی بود در اجلاس کمیته مشترک راهبردی میان ایران و سلطنت عمان اعلام کرد: «ایران در هر شرایطی از جبهه مقاومت و شخص بشار اسد حمایت می‌کند و روابط ایران و سوریه راهبردی است و ما تلاش خواهیم کرد مشکلات کنونی از راه گفت‌وگو و مذاکره مرتفع شود». برخی معتقدند حمایت ایران از سوریه به‌خصوص پس از حضور داعش در این کشور از حیث واقع‌گرایانه به نفع تهران نیست، اما در نگاهی عمیق‌تر این کشور خط مقدم تقابل تهران با غرب و به‌ویژه اسرائیل است. به‌عبارت دیگر سوریه در سال‌های پس از انقلاب عمق استراتژیک ایران بوده است.

چنانچه با عینک نئورئالیسم نگاه کنیم، خواهیم دید تهران با گسترش قدرت خود در منطقه رفته رفته جای پای خود را محکم‌تر کرده و تلاش می‌کند محدوده قدرت خود را توسعه دهد. ایران با حمایت از سوریه، هم در راستای موازنه قدرت و هم در مسیر موازنه تهدید گام برداشته است.

چنان‎که رهبر معظم انقلاب دهم مهر ۸۹ در دیدار رئیس‌جمهور سوریه تأکید کرده‌اند: «هیچ دو کشوری در منطقه وجود ندارند که دارای چنین روابط دوطرفه مستحکم و عالی ۳۰ساله باشند؛ بنابراین باید از این تجربه نهایت استفاده را کرد».

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.